خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۱۱۰: مهر تو بر دیگران نتوان نهاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مهر تو بر دیگران نتوان نهاد گوهر اندر خاکدان نتوان نهاد مایهٔ من کیمیای عشق توست مایه در وجه زیان نتوان نهاد دست دست توست و جان ماوای تو پای صورت در میان نتوان نهاد بارها گفتی که بوسی بخشمت تا نبخشی، دل بر آن نتوان نهاد بر جهان گفتی که دل باید نهاد بر تو بتوان، بر جهان نتوان نهاد گر زمانه داد ندهد یا فلک بر تو جرم این و آن نتوان نهاد با زمانه پنجه درنتوان فکند بر فلک هم نردبان نتوان نهاد تا به کوی توست خاقانی مقیم رخت او بر آستان نتوان نهاد خاقانی شروانی