رضاقلی هدایت
روضه اول | در نگارش احوال مشایخ و عارفان
ابراهیم بدخشانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خلیفه ابراهيمش نام. عارفی است والامقام والدش از بدخشان به هندوستان آمده و وی در سنۀ 1087 در دهلی متولد گردید. در بدو حال به ملازمت عالم گیر پادشاه اشتغال داشت بالاخره میر جلال الدین حسین بدخشانی که از مشایخ آن زمان بود او را تربیت نمود. لهذا کمالات نفسانیش حاصل و به مقامات انسانی واصل آمد. گویند که علوم ظاهری نیندوخته و فضایل کسبی نیاموخته. مع هذا تألیفات و تصنیفات چند او را بوده و مثنوی به قدر شش هزار بیت منظوم فرموده. شرحی بر نکات حقیقت آیات شاه نعمت اللّه ولی نگاشته و خود طریقۀ سلسلۀ نقشبندیه داشته. بیست و پنج سال در بلدۀ لکنهو آسوده. چند مزرعه به جهت صرف خانقاهش مخصوص بوده. در سنۀ 1160 وفات یافته، به جنت شتافته. تیمناً چند بیت از مثنوی ایشان ثبت می شود: مِنْ مثنویاته ما و من گفتن هم از امرت بخاست ورنه ما را این قدر قدرت کجاست روح من با جان، جان اندر تن است هرچه می گویم نه این گفت من است گفت نی باشد ز نایی در نهان لیک از نی بشنوند اهل جهان بهتر از نی نیست کس با راز جفت هرکه چون نی گشت خالی راز گفت آدم آن باشد کزین دم آگه است دمبدم در غیبت غیب اندر است عالم کبری که نور سرمدی است آن حقیقت های نور احمدی است رضاقلی هدایت