امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۳۶: با پسته میگون تو شکر چه کند کس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با پسته میگون تو شکر چه کند کس؟ با خنده میمون تو گوهر چه کند کس؟ با روی خود آیینه برابر منه، آیراک خورشید بر آیینه برابر چه کند کس؟ چون روی توام نیست، جهان را، چه کنم من؟ بی دیدن رویت به جهان در چه کند کس؟ جایی که حدیث لب شیرین تو گویند نادیده حدیث از لب کوثر چه کند کس؟ ور زلف تو صد جور کند بر دل عاشق ای ترک، بدان هندوی کافر چه کند کس؟ با چشم جفا کار تو گویم که جفا کن گوید من از اینها نکنم گر، چه کند کس؟ بسیار بکوشم که رسم من به تو، لیکن با بخت بد و گردش اختر چه کند کس گفتی که فلان جهد نکرد از پس وصلم خون کرد دل سوخته، دیگر چه کند کس خسرو که فدا کرد دل و جان ز پی تست ورنه دل ز جان هر دو فنا بر چه کند کس امیر خسرو دهلوی