عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۸۲۵: در همه شهر خبر شد که تو معشوق منی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در همه شهر خبر شد که تو معشوق منی این همه دوری و پرهیز و تکبر چه کنی حد و اندازهٔ هرچیز پدیدار بود مبر از حد صنما سرکشی و کبر و منی از پی آنکه قضا عاشق تو کرد مرا این همه تیر جفا بر من مسکین چه زنی از غم تو غنیم وز همه عالم درویش نیست چون من به جهان از غم درویش غنی مکن ای دوست تکبر که برآرم روزی نفسی سوخته وار از سر بی خویشتنی این همه کبر مکن حسن تو را نیست نظیر نه ختن ماند و نه نیز نگار ختنی این دم از عالم عشق است به بازی مشمر گر به بازی شمری قیمت خود می شکنی گر تو خواهی که چو عطار شوی در ره عشق سر فدا باید کردن تو ولی آن نکنی عطار نیشابوری