عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۸۰۹: کجایی ای دل و جانم مگر که در دل و جانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کجایی ای دل و جانم مگر که در دل و جانی که کس نمی دهد از تو به هیچ جای نشانی به هیچ جای نشانی نداد هیچ کس از تو نشانی از تو کسی چون دهد که برتر از آنی عجب بمانده ام از ذات و از صفات تو دایم کز آفتاب هویداتری اگرچه نهانی چه گوهری تو که در عرصهٔ دو کون نگنجی همه جهان ز تو پر گشت و تو برون ز جهانی منم که هستی من بند ره شدست درین ره تویی که از تویی خود مرا ز من برهانی من از خودی خود افتاده ام به چاه طبیعت مرا ز چاه به ماه ار بر آوری تو توانی در آرزوی تو عمری به سر دویدم و اکنون چو در سر آمدم آخر مرا به سر چه دوانی چه باشد ار ز سر لطف جان تشنه لبان را از آن شراب دل آشوب قطره ای بچشانی امید ما همه آن است در ره تو که یک دم ز بوی خویش نسیمی به جان ما برسانی ز اشتیاق تو عطار از دو کون فنا شد از آن او بود این و از آن خویش تو دانی عطار نیشابوری