عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۷۹۶: ای جان جان جانم تو جان جان جانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای جان جان جانم تو جان جان جانی بیرون ز جان جان چیست آنی و بیش از آنی پی می برد به چیزی جانم ولی نه چیزی تو آنی و نه آنی یا جانی و نه جانی بس کز همه جهانت جستم به قدر طاقت اکنون نگاه کردم تو خود همه جهانی گنج نهانی اما چندین طلسم داری هرگز کسی ندانست گنجی بدین نهانی نی نی که عقل و جانم حیران شدند و واله تا چون نهفته ماند چیزی بدین عیانی چیزی که از رگ من خون می چکید کردم فانی شدم کنون من باقی دگر تو دانی کردم محاسن خود دستار خوان راهت تا بو که از ره خود گردی برو فشانی در چار میخ دنیا مضطر بمانده ام من گر وارهانی از خود دانم که می توانی عطار بی نشان شد از خویشتن بکلی بویی فرست او را از کنه بی نشانی عطار نیشابوری