عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۷۹۳: دی ز دیر آمد برون سنگین دلی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دی ز دیر آمد برون سنگین دلی با لبی پرخنده بس مستعجلی عالمی نظارگی حیران او دست بر دل مانده پای اندر گلی علم در وصف لبش لایعملی عقل در شرح رخش لایعقلی زلف همچون شست او می کرد صید هر کجا در شهر جانی و دلی عاشقان را از خیال زلف او تازه می شد هر زمانی مشکلی تا نگردی هندوی زلفش به جان نه مبارک باشی و نه مقبلی جمله پشت دست می خایند از او هست هرجا عالمی و عاقلی منزل عشقش دل پاک است و بس نیست عشقش در خور هر منزلی تا تو بی حاصل نگردی از دو کون هرگز از عشقش نیابی حاصلی شد دل عطار غرق بحر عشق کی تواند غرقه دیدن ساحلی عطار نیشابوری