عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۷۶۶: گر مرد این حدیثی زنار کفر بندی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر مرد این حدیثی زنار کفر بندی دین از تو دور دور است بر خویشتن چه خندی از کفر ناگذشته دعوی دین مکن تو گر محو کفر گردی بنیاد دین فکندی اندر نهاد گبرت پنجه هزار دیوست زنار کفر تو خود گبری اگر نبندی هر ذره ای ز عالم سدی است در ره تو از ذره ذره بگذر گر مرد هوشمندی چون گویمت که خود را می سوز چون سپندی زیرا که چشم بد را تو در پی سپندی مردانه پای در نه گر شیر مرد راهی ورنه به گوشه ای رو گر مرد مستمندی ای پست نفس مانده تا کنی تو دعوی کافزون ز عالم آمد جان من از بلندی هیچ است هر دو عالم در جنب این حقیقت آخر ز هر دو عالم خود را ببین که چندی عطار مرد عشقی فانی شو از دو عالم کز لنگر نهادت در بند تخته بندی عطار نیشابوری