عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۷۵۸: ای آفتاب از ورق رویت آیتی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای آفتاب از ورق رویت آیتی در جنب جام لعل تو کوثر حکایتی هرگز ندید هیچ کس از مصحف جمال سرسبزتر ز خط سیاه تو آیتی بر نیت خطت که دلم جای وقف دید کرد از حروف زلف تو عالی روایتی از مشک خط خود جگرم سوختی ولیک دل ندهدم که در قلم آرم شکایتی آب حیات در ظلمات ظلالت است تا کی ز عکس لعل تو یابد هدایتی خورشید را که سلطنت سخت روشن است بنگر گرفت سایهٔ زلفت حمایتی هر دم ز زلف تو شکنی دیگرم رسد زان پی نمی برم شکنش را نهایتی چون زلف تو به تاب درم تا کیم رسد از زلف عنبر تو نسیم عنایتی زلف توراست از در دربند تا ختن زان دل فرو گرفت زهی خوش ولایتی عطار تا که بود، نبودش به هیچ روی جز دوستی روی تو هرگز جنایتی عطار نیشابوری