عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۷۵۲: از من بی خبر چه میطلبی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از من بی خبر چه می طلبی سوختم خشک و تر چه می طلبی گر چه شهباز معرفت بودم ریختم بال و پر چه می طلبی در دو عالم ز هرچه بود و نبود بگسستم دگر چه می طلبی مانده ام همچو گوی در ره تو گم شده پا و سر چه می طلبی من آشفته را ز عشق رخت هر دم آشفته تر چه می طلبی پیش طرف کلاه گوشهٔ تو کرده ام جان کمر چه می طلبی گفته ای درد تو همی طلبم درد ازین بیشتر چه می طلبی با دلی پر ز درد تو شب و روز شده ام نوحه گر چه می طلبی بی خبر مانده ام ز مستی عشق هستت آخر خبر چه می طلبی پرده برگیر و بیش ازین آخر پردهٔ من مدر چه می طلبی چند باشم نه دل نه جان بی تو راندهٔ در بدر چه می طلبی بی تو عطار را روا نبود خون گرفته جگر چه می طلبی عطار نیشابوری