عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۷۳۱: ای روی تو زهر سو رویی دگر نموده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای روی تو زهر سو رویی دگر نموده لطف تو از کفی گل گنجی گهر نموده دریای در عشقت در اصل لطف پاک است اما نخست هیبت چندین خطر نموده در قرن ها فلک ها در راه تو شب و روز از سر به پای رفته وز پای سر نموده طاوس چرخ پیشت پروانه وار رفته وز نور شمع رویت بی بال و پر نموده از درگه تو نوری بر جان و دل فتاده وز دل به چشم رفته نور بصر نموده تو آمده به قدرت و قدرت به فعل پیدا فعلت به گشت گشته چندین صور نموده ناگه به دست قدرت بنموده یک اشارت این یک اشارت تو چندین اثر نموده چون در دو کون کس را چشم یگانگی نیست زان صد هزار حیرت اندر نظر نموده عطار کز جهانش جانی است عاشق تو از بحر سینه هر دم دری دگر نموده عطار نیشابوری