عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۶۸۶: ای غذای جان مستم نام تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای غذای جان مستم نام تو چشم عقلم روشن از انعام تو عقل من دیوانه جانم مست شد تا چشیدم جرعه ای از جام تو شش جهت از روی من شد همچو زر تا بدیدم سیم هفت اندام تو حلقهٔ زلف توام دامی نهاد تا به حلق آویختم در دام تو دشنهٔ چشمت اگر خونم بریخت جان من آسوده از دشنام تو گفته بودی کز توام بگرفت دل جان بده تا خط کشم در نام تو منتظر بنشسته ام تا در رسد از پی جان خواستن پیغام تو وعده دادی بوسه ای و تن زدی تا شدم بی صبر و بی آرام تو وام داری بوسه ای و از تو من بیشتر دل بسته ام در وام تو وام نگذاری و گویی بکشمت از تقاضاهای بی هنگام تو بوسه در کامت نگه دار و مده گر بدین بر خواهد آمد کام تو کی چو شمعی سوختی عطار دل گر نبودی همچو شمعی خام تو عطار نیشابوری