عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۶۷۳: ای چو گویی گشته در میدان او
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای چو گویی گشته در میدان او تا ابد چون گوی سرگردان او همچو گویی خویشتن تسلیم کن پس به سر می گرد در میدان او جان اگر زو داری و جانانت اوست تن فرو ده درخم چوگان او سوز عشقش بس بود در جان تو را دل منه بر وصل و بر هجران او با وصال و هجر او کاریت نیست اینت بس یعنی که عشقت زان او این کمالت بس که در وادی عشق خویش را بینی همی حیران او تو که ای در راه عشقش قطره ای غرقه در دریای بی پایان او وانگه از هر سوی می پرسی خبر تا کجا دارد کسی دیوان او تن زن ای عطار و جان پروانه وار برفشان چون در رسد فرمان او عطار نیشابوری