عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۶۶۲: لعل تو داغی نهاد بر دل بریان من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لعل تو داغی نهاد بر دل بریان من زلف تو درهم شکست توبه و پیمان من بی تو دل و جان من سیر شد از جان و دل جان و دل من تویی ای دل و ای جان من چون گهر اشک من راه نظر چست بست چون نگرد در رخت دیدهٔ گریان من هر در عشقت که دل داشت نهان از جهان بر رخ زردم فشاند اشک درافشان من شد دل بیچاره خون، چارهٔ دل هم تو ساز زانکه تو دانی که چیست بر دل بریان من گر تو نگیریم دست کار من از دست شد زانکه ندارد کران، وادی هجران من هم نظری کن ز لطف تا دل درمانده را بو که به پایان رسد راه بیابان من هست دل عاشقت منتظر یک نظر تا که برآید ز تو حاجت دو جهان من تو دل عطار را سوختهٔ خویش دار زانکه دل سنگ سوخت از دل سوزان من عطار نیشابوری