عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۶۴۶: با تو سری در میان خواهد بدن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با تو سری در میان خواهد بدن کان ورای جسم و جان خواهد بدن هر که زان سر یافت یک ذره نشان از دو عالم بی نشان خواهد بدن محرم آن شو که گر آن نبودت تا ابد عمرت زیان خواهد بدن هر نفس کان در حضور او زنی عمر تو آن است و آن خواهد بدن ور نخواهد بود همراهت حضور پس عذاب جاودان خواهد بدن وای بر حال کسی کو بر مجاز زان حقیقت بر کران خواهد بدن مرد دایم همچنان کاینجا زید چون بمیرد همچنان خواهد بدن تا نپنداری که هر کو خار بود روز محشر گلستان خواهد بدن هرچه اینجا ذره ذره می کنی جمله در پیشت عیان خواهد بدن این همه آمد شد و وعد و وعید از برای امتحان خواهد بدن تو بکوش و جهد کن تا پی بری زانکه کار ناگهان خواهد بدن هر که بی او آستین در خون گرفت محرم آن آستان خواهد بدن محرم او شو که کار هر دو کون محو و گم در یک زمان خواهد بدن ترک کن کار زمین و آسمان زانکه این کف وان دخان خواهد بدن چون به حضرت زود نتوان رفت از آنک پرده در پرده نهان خواهد بدن جملهٔ ذرات عالم لاجرم سوی آن حضرت دوان خواهد بدن بر کناره می شو از هر سایه ای زانکه کاری در میان خواهد بدن در بر آن کار عالی کار خلق اشتری بر نردبان خواهد بدن کار ما در پیش او چون ذره ای در بر هفت آسمان خواهد بدن چون جهان آنجا کف و دودی بود پس چه جای صد جهان خواهد بدن چون برافتد پرده از روی دو کون آن حقیقت ترجمان خواهد بدن گوییا هر ذره ای را تا ابد جاودانی صد زبان خواهد بدن همچو باران ز آسمان سلطنت خط استغنا روان خواهد بدن در چنین جایی کجا عطار را یک سخن یا یک بیان خواهد بدن عطار نیشابوری