عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۶۰۷: دردا که درین بادیه بسیار دویدیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دردا که درین بادیه بسیار دویدیم در خود برسیدیم و بجایی نرسیدیم بسیار درین بادیه شوریده برفتیم بسیار درین واقعه مردانه چخیدیم گه نعره زنان معتکف صومعه بودیم گه رقص کنان گوشهٔ خمار گزیدیم کردیم همه کار ولی هیچ نکردیم دیدیم همه چیز ولی هیچ ندیدیم بر درج دل ماست یکی قفل گران سنگ در بند ازینیم که در بند کلیدیم از خون رحم چون به گو خاک فتادیم از طفل مزاجی همه انگشت مزیدیم چون شیر ز انگشت براهیم برآمد انگشت مزیدان چه که انگشت گزیدیم وامروز که بالغ شدگانیم به صورت یک پر بنماند ارچه به صد پر بپریدیم از دست فتادیم نه دیده نه چشیده زان باده که از جرعهٔ او بوی شنیدیم چون هستی عطار درین راه حجاب است از هستی عطار به یکبار بریدیم عطار نیشابوری