عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۶۰۴: تا دردی درد او چشیدیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا دردی درد او چشیدیم دامن ز دو کون در کشیدیم با هم نفسی ز درد عشقش در کنج فنا بیارمیدیم بر بوی یقین که بو که بینیم زهری به گمان دل چشیدیم گه در طلبش ز دست رفتیم گه در هوسش به سر دویدیم در عالم پر عجایب عشق آوازهٔ او بسی شنیدیم درمان چه کنیم درد او را کین درد به جان و دل خریدیم عشقش چو به ما نمود ما را صد پرده به یک زمان دریدیم نور رخ او چو شعله ای زد خود را ز فروغ آن بدیدیم دیدیم که ما نه ز آب و خاکیم از هر دو برون رهی گزیدیم چه خاک و چه آب کانچه ماییم در پردهٔ غیب ناپدیدیم چون پرده ز روی کار برخاست از خود نه ازو بدو رسیدیم پیوستگیی چو یافت عطار از ننگ وجود او بریدیم عطار نیشابوری