عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۵۸۶: ما به عهد حسن تو ترک دل و جان گفتهایم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما به عهد حسن تو ترک دل و جان گفته ایم با رخ و زلف تو شرح کفر و ایمان گفته ایم یاد زلفت کرده ایم و نام زلفت برده ایم هم پریشان گشته ایم و هم پریشان گفته ایم تا تو جان از بس لطیفی در نیابد کس تو را ما تو را از استعارت در سخن جان گفته ایم همچو من در عشقت ای جان ترک جان ها گفته اند تا به جانبازان عالم وصف جانان گفته ایم درد عشقت را چو درمانی نمی دیدیم ما درد را تسکین دل را عین درمان گفته ایم وصل و هجران با تو و از تو خیال عشق توست قرب و بعد خویشتن را وصل و هجران گفته ایم چون سر و سامان حجاب راهت آمد در رهت از سر سر رفته ایم و ترک سامان گفته ایم با خیالت چون یکی محرم نمی دیدیم ما داستان عشق خود را تا به پایان گفته ایم خویشتن را در میان قبض و بسط و صحو سکر گه گدا را خوانده ایم و گاه سلطان گفته ایم مرد وصلت نیست کس بشنو درین معنی که ما بس دلیل آورده ایم و چند برهان گفته ایم گرچه عطاریم ما کاسرار راه عشق تو گاه پیدا کرده ایم و گاه پنهان گفته ایم عطار نیشابوری