عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۵۶۲: ازین دریا که غرق اوست جانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ازین دریا که غرق اوست جانم برون جستم ولیکن در میانم بسی رفتم درین دریا و گفتم گشاده شد به دریا دیدگانم چون نیکو باز جستم سر دریا سر مویی ز دریا می ندانم کسی کو روی این دریا بدید است دهد خوش خوش نشانی هر زمانم ولیکن آنکه در دریاست غرقه ندانم تا دهد هرگز نشانم چو چشمم نیست دریابین، چه مقصود اگر من غرق این دریا بمانم چو نابینای مادرزاد، کشتی درین دریا همه بر خشک رانم چو در دریا جنب می بایدم مرد چنین لب خشک و تر دامن از آنم کسی در آب حیوان تشنه میرد چه گویند آخر آن کس را من آنم دریغا کانچه می جستم ندیدم وزین غم پر دریغا ماند جانم ندارم یکشبه حاصل ولیکن به انواع سخن گوهر فشانم مرا از عالمی علم شکر به که باشد یک شکر اندر دهانم دلم کلی ز علم انکار بگرفت کنون من در پی کار عیانم اگر کاری عیان من نگردد چو مرداری شوم در خاکدانم اگر عطار را فانی بیابم به بحر دولتش باقی رسانم عطار نیشابوری