عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۵۴۷: خویش را چند ز اندیشه به سر گردانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خویش را چند ز اندیشه به سر گردانم وز تحیر دل خود زیر و زبر گردانم دل من سوختهٔ حیرت گوناگون است تا کی از فکرت خود سوخته تر گردانم چون درین راه به یک موی خطر نیست مرا پس چرا خاطر خود گرد خطر گردانم می نیاید ز جهان هم نفسی در نظرم گرچه بسیار ز هر سوی نظر گردانم چون ز دلتنگی و غم در جگرم آب نماند چند بر چهره ز غم خون جگر گردانم نیست در مذهب من هیچ به از تنهایی گر بسی بنگرم و مسئله برگردانم نان خشکم بود و گر به تکلف بزیم از دو چشم آب برو ریزم و تر گردانم آری ای دوست به جز دانهٔ خود نتوان خورد خویش را فی المثل ار مرغ بپر گردانم تا کی از غصه و غم غصه و غم ای عطار سر فرو پوش که سرگشته و سرگردانم عطار نیشابوری