عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۵۲۱: چه سازم که سوی تو راهی ندارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه سازم که سوی تو راهی ندارم کجایی که جز تو پناهی ندارم چگونه کشم بار هجرت چو کوهی که من طاقت برگ کاهی ندارم وصال تو یکدم به دستم نیاید که سرمایه و دستگاهی ندارم مریز آب روی من آخر که من خود به نزدیک کس آب و جاهی ندارم مگردان ز من روی و با راهم آور که جز عشق رویی و راهی ندارم چرا دست آلایی آخر به خونم که شاهی نیم من سپاهی ندارم مکش ماه رویا من بی گنه را که جز عشق رویت گناهی ندارم مرا عفو کن زانکه نزدیک تو من به جز عفو تو عذرخواهی ندارم به رویم نگه کن که بر درد عشقت به جز اشک خونین گواهی ندارم ز عطار و از شیوهٔ او بگشتم که جز شیوهٔ چون تو ماهی ندارم عطار نیشابوری