عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۵۱۸: فریاد کز غم تو فریادرس ندارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فریاد کز غم تو فریادرس ندارم با که نفس برآرم چون همنفس ندارم گفتم که در غم تو یاری کنندم آخر چون یاریم کند کس چون هیچکس ندارم ای دستگیر جانم دستم تو گیر ورنه کس دست من نگیرد چون دست رس ندارم گفتی به من رسی تو گر ذره ای است صبرت کی در رسم به گردت کان ذره بس ندارم چون در ره تو شیران از سیر بازماندند تا کی دوم به آخر شیری ز پس ندارم زهره ندارم ای جان گرد در تو گشتن زیرا که در ره تو تاب عسس ندارم در حبس کون بی تو پیوسته می تپم من سیمرغ قاف قربم برگ قفس ندارم عطار خاک راهت خواهد که سرمه سازد بر فرق باد خاکم گر این هوس ندارم عطار نیشابوری