عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۵۰۸: عشق بالای کفر و دین دیدم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق بالای کفر و دین دیدم بی نشان از شک و یقین دیدم کفر و دین و شک و یقین گر هست همه با عقل همنشین دیدم چون گذشتم ز عقل صد عالم چون بگویم که کفر و دین دیدم هرچه هستند سد راه خودند سد اسکندری من این دیدم فانی محض گرد تا برهی راه نزدیکتر همین دیدم چون من اندر صفات افتادم چشم صورت صفات بین دیدم هر صفت را که محو می کردم صفتی نیز در کمین دیدم جان خود را چو از صفات گذشت غرق دریای آتشین دیدم خرمن من چو سوخت زان دریا ماه و خورشید خوشه چین دیدم گفتی آن بحر بی نهایت را جنت عدن و حور عین دیدم چون گذر کردم از چنان بحری رخش خورشید زیر زین دیدم حلقه ای یافتم دو عالم را دل در آن حلقه چون نگین دیدم آخر الامر زیر پردهٔ غیب روی آن ماه نازنین دیدم آسمان را که حلقهٔ در اوست پیش او روی بر زمین دیدم بر رخ او که عکس اوست دو کون برقع از زلف عنبرین دیدم نقش های دو کون را زان زلف گره و تاب و بند و چین دیدم هستی خویش پیش آن خورشید سایهٔ یار راستین دیدم دامنش چون به دست بگرفتم دست او اندر آستین دیدم هر که او سر این حدیث شناخت نقطهٔ دولتش قرین دیدم جان عطار را نخستین گام برتر از چرخ هفتمین دیدم عطار نیشابوری