عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۵۰۰: تا جمال تو بدیدم مست و مدهوش آمدم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا جمال تو بدیدم مست و مدهوش آمدم عاشق لعل شکربارش گهر پوش آمدم نامهٔ عشقت بخواندم عاشق دردت شدم حلقهٔ زلفت بدیدم حلقه در گوش آمدم سرخ رو از چشم بودم پیش ازین از خون دل زردرو از سبزهٔ آن چشمهٔ نوش آمدم شغبهٔ آن شکرستان شکربار ار شدم فتنهٔ آن سنبلستان بناگوش آمدم خواب خرگوشم بسی دادی ندانستم ولیک هم به آخر در جوال خواب خرگوش آمدم کی بگردانم ز تو از هر جفایی روی از آنک تو جفا کیش آمدی و من وفا کوش آمدم عشق تو کاندر میان جان من شد معتکف کی فراموشش کنم گر من فراموش آمدم وصف می کرد از تو عطار اندر آفاق جهان نک سخن ناگفته حالی گنگ و مدهوش آمدم عطار نیشابوری