عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۴۵۳: زهی در کوی عشقت مسکن دل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زهی در کوی عشقت مسکن دل چه می خواهی ازین خون خوردن دل چکیده خون دل بر دامن جان گرفته جان پرخون دامن دل از آن روزی که دل دیوانهٔ توست به صد جان من شدم در شیون دل منادی می کنند در شهر امروز که خون عاشقان در گردن دل چو رسوا کرد ما را درد عشقت همی کوشم به رسوا کردن دل چو عشقت آتشی در جان من زد برآمد دود عشق از روزن دل زهی خال و زهی روی چو ماهت که دل هم دام جان هم ارزن دل مکن جانا دل ما را نگه دار که آسان است بر تو بردن دل چو گل اندر هوای روی خوبت به خون درمی کشم پیراهن دل بیا جانا دل عطار کن شاد که نزدیک است وقت رفتن دل عطار نیشابوری