عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۴۳۱: ای پیر مناجاتی رختت به قلندر کش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای پیر مناجاتی رختت به قلندر کش دل از دو جهان برکن دردی ببر اندر کش یا چون زن کم دان شو یا محرم مردان شو یا در صف رندان شو یا خرقه ز سر برکش چون فتنهٔ آن ماهی چون رهرو این راهی بار غم اگر خواهی از کون فزون تر کش خمار و قلندر شو مست می دلبر شو ور گفت که کافر شو هان تا نشوی سرکش چون کافر اوباشی هرچند ز اوباشی با دوست به قلاشی هم دست کنی درکش گفتی که به عشق اندر گر کشته شوی بهتر اینک من و اینک سر فرمان بر و خنجر کش ای دلبر سیمین بر گفتی که نداری زر بی زر نبود دلبر از جان بگذر زر کش عطار که سیم آرد بر روی چو زر بازد چون صفوت دین دارد گو درد قلندر کش عطار نیشابوری