عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۴۱۱: ذرهای دوستی آن دمساز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ذره ای دوستی آن دمساز بهتر از صد هزار ساله نماز ذره ای دوستی بتافت از غیب آسمان را فکند در تک و تاز باز خورشید را که سلطانی است ذره ای عشق می دهد پرواز عشق اگر نیستی سر مویی نه حقیقت بیافتی نه مجاز ذره ای عشق زیر پردهٔ دل برگشاید هزار پردهٔ راز زیر هر پرده نقد تو گردد هر زمان صد جهان پر از اعزاز وی عجب زیر هر جهان که بود صد جهان عشق افتدت ز آغاز باز در هر جهان هزار جهان می شود کشف در نشیب و فراز گرچه هر لحظه صد جهان یابی خویش را ذره ای نیابی باز چون به یکدم تو گم شدی با خویش چون توانی شد آگه از دمساز تا تو هستی تو را به قطع او نیست ور نه ای فارغی ز ناز و نیاز او تو را نیست تا تو آن خودی با تو او نیست، اینت کار دراز گر درین راه مرد کل طلبی هرچه داری همه بکل درباز می شنو از فرید حرف بلند وز بد و نیک خانه می پرداز عطار نیشابوری