عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۲۹۶: گرد ره تو کعبه و خمار نماند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گرد ره تو کعبه و خمار نماند یک دل ز می عشق تو هشیار نماند ور یک سر موی از رخ تو روی نماید بر روی زمین خرقه و زنار نماند وآن را که دمی روی نمایی ز دو عالم آن سوخته را جز غم تو کار نماند گر برفکنی پرده از آن چهرهٔ زیبا از چهرهٔ خورشید و مه آثار نماند جان چو بگشاید به رخت دیده که جان را با نور رخت دیده و دیدار نماند گر وحدت خود را با قلاوز فرستی از وحدت تو هستی دیار نماند جانا ز می عشق تو یک قطره به دل ده تا در دو جهان یک دل بیدار نماند در خواب کن این سوختگان را ز می عشق تا جز تو کسی محرم اسرار نماند از بس که ز دریای دلم موج گهر خاست ترسم که درین واقعه عطار نماند عطار نیشابوری