عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۲۹۲: دلی کز عشق تو جان برفشاند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلی کز عشق تو جان برفشاند ز کفر زلف ایمان برفشاند دلی باید که گر صد جان دهندش صد و یک جان به جانان برفشاند وگر یک ذره درد عشق یابد هزاران ساله درمان برفشاند نیارد کار خود یک لحظه پیدا ولی صد جان پنهان برفشاند اگر جان هیچ دامن گیرش آید به یک دم دامن از جان برفشاند چه می گویم که از یک جان چه خیزد که خواهد تا هزاران برفشاند چو دوزخ گرم گردد سوز عشقش بهشت از پیش رضوان برفشاند اگر صد گنج دارد در دل و جان ز راه چشم گریان برفشاند نه این عالم نه آن عالم گذارد که این برپا شد و آن برفشاند چو جز یک چیز مقصودش نباشد دو کون از پیش آسان برفشاند چو آن یک را بیابد گم شود پاک نماند هیچ تا آن برفشاند بغرد همچو رعدی بر سر جمع همه نقدش چو باران برفشاند چو سایه خویش را عطار اینجا بر آن خورشید رخشان برفشاند عطار نیشابوری