عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۲۸۴: دلا دیدی که جانانم نیامد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلا دیدی که جانانم نیامد به درد آمد به درمانم نیامد به دندان می گزم لب را که هرگز لب لعلش به دندانم نیامد ندیدیم هیچ روزی تیر مژگانش که جوی خون به مژگانم نیامد ندیدیم هیچ وقتی لعل خندانش که خود از چشم گریانم نیامد چه تابی بود در زلف چو شستش که آن صد بار در جانم نیامد بسی دستان بکردم لیک در دست سر زلفش به دستانم نیامد سر زلفش بسی دارد ره دور ولی یک ره به پایانم نیامد چگونه آن همه ره پیش گیرم که آن ره جز پریشانم نیامد بسی هندوست زلف کافرش را یکی زانها مسلمانم نیامد به آسانی ز زلفش سر نپیچم که با عطار آسانم نیامد عطار نیشابوری