عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۲۵۷: هر که در راه حقیقت از حقیقت بینشان شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر که در راه حقیقت از حقیقت بی نشان شد مقتدای عالم آمد پیشوای انس و جان شد هر که مویی آگه است از خویشتن یا از حقیقت او ز خود بیرون نیامد چون به نزد او توان شد آن خبر دارد ازو کو در حقیقت بی خبر گشت وان اثر دارد که او در بی نشانی بی نشان شد تا تو در اثبات و محوی مبتلایی فرخ آن کس کو ازین هر دو کناری جست و ناگه از میان شد گم شدن از محو، پیدا گشتن از اثبات تا کی مرد آن را دان که چون مردان ورای این و آن شد هر که از اثبات آزاد آمد و از محو فارغ هرچه بودش آرزو تا چشم برهم زد عیان شد هست بال مرغ جان اثبات و پرش محو مطلق بال و پر فرع است بفکن تا توانی اصل جان شد تن در اثبات است و جان در محو ازین هر دو برون شو کانک ازین هر دو برون شد او عزیز جاودان شد آنکه بیرون شد ازین هر دو نهان و آشکارا کی توان گفتن که این کس آشکارا یا نهان شد تا خلاصی یافت عطار از میان این دو دریا غرقهٔ دریای دیگر گشت و دایم کامران شد عطار نیشابوری