عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۲۳۰: گر آه کنم زبان بسوزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر آه کنم زبان بسوزد بگذر ز زبان جهان بسوزد زین سوز که در دلم فتادست می ترسم از آن که جان بسوزد این سوز که از زمین دل خاست بیم است که آسمان بسوزد این آتش تیز را که در جان است گر نام برم زبان بسوزد شد تیغ زبان من چنان گرم از سینه که تا میان بسوزد مغزم همه سوختست وامروز وقت است که استخوان بسوزد گر بر گویم غمی که دارم عالم همه جاودان بسوزد صد آه کنم که هر یکی زو دو کون به یک زمان بسوزد عطار مگر که خام افتاد شاید که ز ننگ آن بسوزد عطار نیشابوری