عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۱۶۰: هر آن دردی که دلدارم فرستد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر آن دردی که دلدارم فرستد شفای جان بیمارم فرستد چو درمان است درد او دلم را سزد گر درد بسیارم فرستد اگر بی او دمی از دل برآرم که داند تا چه تیمارم فرستد وگر در عشق او از جان برآیم هزاران جان به ایثارم فرستد وگر در جویم از دریای وصلش به دریا در نگونسارم فرستد وگر از راز او رمزی بگویم ز غیرت بر سر دارم فرستد چو در دیرم دمی حاضر نبیند ز مسجد سوی خمارم فرستد چو دام زرق بیند در برم دلق بسوزد دلق و زنارم فرستد چو گبر نفس بیند در نهادم به آتشگاه کفارم فرستد به دیرم درکشد تا مست گردم به صد عبرت به بازارم فرستد چو بی کارم کند از کار عالم پس آنگه از پی کارم فرستد چو در خدمت چنان گردم که باید به خلوت پیش عطارم فرستد عطار نیشابوری