عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۱۵۲: چون لعل توام هزار جان داد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون لعل توام هزار جان داد بر لعل تو نیم جان توان داد جان در غم عشق تو میان بست دل در غمت از میان جان داد جانم که فلک ز دست او بود از دست تو تن در امتحان داد پر نام تو شد جهان و از تو می نتواند کسی نشان داد ای بس که رخ چو آتش تو دل سوخته سر درین جهان داد پنهان ز رقیب غمزه دوشم لعل تو به یک شکر زبان داد امروز چو غمزه ات بدانست تاب از سر زلف تو در آن داد از غمزهٔ تو کنون نترسم چون لعل توام به جان امان داد دندان تو گرچه آب دندانست هر لقمه که دادم استخوان داد ابروی تو پشت من کمان کرد ای ترک تو را که این کمان داد عطار چو مرغ توست او را سر نتوانی ز آشیان داد عطار نیشابوری