عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۱۰۳: در عشق قرار بیقراری است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در عشق قرار بی قراری است بدنامی عشق نام داری است چون نیست شمار عشق پیدا مشمر که شمار بی شماری است در عشق ز اختیار بگذار عاشق بودن نه اختیاری است گر دل داری تو را سزد عشق ورنه همه زهد و سوگواری است زاری می کن چو دل ندادی تا دل ندهند کارزاری است دل کیست شکار خاص شاه است شاه از پی او به دوستداری است شاهی که همه جهانش ملک است در دشت ز بهر یک شکاری است جانا بر تو قرار آن راست کز عشق تو عین بی قراری است آن را که گرفت عشق تو نیست در معرض صد گرفتکاری است وآن است عزیز در دو عالم کز عشق تو در هزار خواری است هر بی خبری که قدر عشقت می نشناسد ز خاکساری است وانکس که شناخت خردهٔ عشق هر خردهٔ او بزرگواری است پروانهٔ توست جان عطار زان است که غرق جان سپاری است عطار نیشابوری