عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۹۴: هر که درین دیرخانه مرد یگانه است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر که درین دیرخانه مرد یگانه است تا به دم صور مست درد مغانه است ور به دم صور باهش آید ازین می نیست مبارز مخنث بن خانه است بر محک دیرخانه ناسره آید هر که گمان می برد که شیر ژیان است در بن این دیر درس عشق که گوید آنکه ز کونین بی نشان و نشانه است هر که دلی شاخ شاخ یافت چو شانه سالک آن زلف شاخ شاخ چو شانه است بر سر جمعی که بحر تشنهٔ آنهاست هرچه رود جز حدیث عشق فسانه است عاشق ره را هزار گونه جنیبت در پس و در پیش این طریق روانه است عشق که اندر خزانهٔ دو جهان نیست در بن صندوق سینه کنج خزانه است چون رخ معشوق را نه شبه و نه مثل است سلطنت عشق را نه سر نه کرانه است چشمه و کاریز و جوی و بحر یک آب است عاشق و معشوق و عشق هر سه بهانه است ذره اگر بی عدد به راه برآید ذره که باشد چو آفتاب عیان است هر دو جهان دام و دانه است ولیکن دیده و دل را وجود دام چو دانه است تا که زبانم به نطق عشق درآمد در دل عطار صد هزار زبانه است عطار نیشابوری