عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۸۳: عشق تو قلاوز جهان است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق تو قلاوز جهان است سودای تو رهنمای جان است وصل تو خلاصهٔ وجود است درد تو دریچهٔ عیان است هاروت تو چاره ساز سحر است یاقوت تو مایه بخش جان است کس را ز دهان تو سخن نیست زان روی که نقطه گمان است تا بر دهنت نهاده ام دل این تنگ دلی من از آن است لعلت شکری است تنگ بر تنگ یعنی دل من بر آن دهان است کس بر کمرت میان ندیدست گرچه کمر تو را میان است تا ابروی چون کمانت دیدم صد گونه ز هم از آن کمان است چون ابروی توست چون کمانی چندین ز هم از چه در زبان است دندان تو مغز پستهٔ توست مغزی دیدی که استخوان است گفتی که دلت بسوز در عشق یعنی که سپند عاشقان است از دست تو دل چگونه سوزم چون پای غم تو در میان است یک ذره غم تو خوشتر آید از هر شادی که در جهان است آن درد که در دل من از توست هر وصف که گویمش نه آن است در روی من شکسته دل خند گر موجب خنده زعفران است در کار عقوبت تو عطار چون ممتحنی در امتحان است عطار نیشابوری