عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۷۸: غم بسی دارم چه جای صد غم است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غم بسی دارم چه جای صد غم است زانکه هر موییم در صد ماتم است غم نباشد کانچه پیشان است و پس کم ز کم نبود نصیبم زان کم است عالمی است اشراق نور آفتاب کور را زانچه اگر صد عالم است عالمی در دست بر جانم ولی چون ازوست این درد جانم خرم است درد زخم او کشیدن خوش بود گر پس از صد زخم او یک مرهم است گر بسی عمرم بود تا جان بود آن من گر هست عمری یک دم است گر کسی را آن دم اینجا دست داد او خلیفه زاده ای از آدم است ور کسی زان دم ندارد آگهی مرده دل زاد است اگر از مریم است بی خیال و صورت وهم و قیاس چیست آن دم، شیر و روغن درهم است نی که دایم روغن است و شیر نه زانکه گر شیر است بس نامحرم است گر فرید این جایگه با خویش نیست آن دمش در پردهٔ جان همدم است عطار نیشابوری