عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۴: گفتم اندر محنت و خواری مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گفتم اندر محنت و خواری مرا چون ببینی نیز نگذاری مرا بعد از آن معلوم من شد کان حدیث دست ندهد جز به دشواری مرا از می عشقت چنان مستم که نیست تا قیامت روی هشیاری مرا گر به غارت می بری دل باک نیست دل تو را باد و جگرخواری مرا از تو نتوانم که فریاد آورم زآنکه در فریاد می ناری مرا گر بنالم زیر بار عشق تو بار بفزایی به سر باری مرا گر زمن بیزار گردد هرچه هست نیست از تو روی بیزاری مرا از من بیچاره بیزاری مکن چون همی بینی بدین زاری مرا گفته بودی کاخرت یاری دهم چون بمردم کی دهی یاری مرا پرده بردار و دل من شاد کن در غم خود تا به کی داری مرا چبود از بهر سگان کوی خویش خاک کوی خویش انگاری مرا مدتی خون خوردم و راهم نبود نیست استعداد بیزاری مرا نی غلط گفتم که دل خاکی شدی گر نبودی از تو دلداری مرا مانع خود هم منم در راه خویش تا کی از عطار و عطاری مرا عطار نیشابوری