حافظ شیرازی
غزل های خواجه حافظ شیرازی
غزل شمارهٔ ۴۴۳: چو سرو اگر بخرامی دمی به گلزاری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو سرو اگر بخرامی دمی به گلزاری خورد ز غیرت روی تو هر گلی خاری ز کفر زلف تو هر حلقه ای و آشوبی ز سحر چشم تو هر گوشه ای و بیماری مرو چو بخت من ای چشم مست یار به خواب که در پی است ز هر سویت آه بیداری نثار خاک رهت نقد جان من هر چند که نیست نقد روان را بر تو مقداری دلا همیشه مزن لاف زلف دلبندان چو تیره رای شوی کی گشایدت کاری سرم برفت و زمانی به سر نرفت این کار دلم گرفت و نبودت غم گرفتاری چو نقطه گفتمش اندر میان دایره آی به خنده گفت که ای حافظ این چه پرگاری حافظ شیرازی