رضاقلی هدایت
روضه اول | در نگارش احوال مشایخ و عارفان
احمد غزالی طوسی قُدِّسَ سِرُّه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جامع بوده میان علوم ظاهریه و باطنیه. برادر کهتر شیخ ابوحامد محمد غزالی مشهور به حجّةالاسلام است. غزال قریه ای است از طوس. غرض، جناب شیخ از اکابر اهل علم و حال و از اعاظم محققین و مرید شیخ ابوبکر نساج طوسی می باشد و شیخ العارف عین القضات همدانی قدّس سرّه صاحب کتاب تمهیدات است. تربیت از آن جناب یافته است. کتاب سوانح العشاق را در غلبۀ محبت، وی نوشته. آن رساله ای است نظماً و نثراً سخنان خوب و عبارات مرغوب دارد. در سنۀ پانصد و بیست و هفت وفات یافت. مزارش در قزوین است. تیمّناً این ابیات از وی نوشته شد: چون چتر سنجری رخ بختم سیاه باد با فقر اگر بود هوس مُلک سنجرم تا یافت جان من خبر از مُلک نیم شب صد مُلک نیمروز به مویی نمی خرم عریان، ملک بخشم، گویی که خامه ام خاموش نکته گویم و گویی که دفترم رباعیات با عشق روان شد از عدم مرکب ما روشن ز چراغ وصل دایم شب ما زان می که حرام نیست درمذهب ما تا روز اجل خشک نیابی لب ما ٭٭٭ از بس که دلم طریق عشقت سپرد اشکم به من و تو بر همی رشک برد بنگر که به دیده در همی چون گذرد تا نگذارد که دیده در تو نگرد ٭٭٭ عشقی به کمال و دل ربایی به جمال دل پر سخن و زبان ز گفتن شده لال زین نادره تر کجا بود هرگز حال من تشنه و پیش من روان آب زلال ٭٭٭ گر زلف تو سلسله است، دیوانه منم ور عشق تو آتش است، پروانه منم پیمان ترا به شرط پیمانه منم با عشق تو خویش، از تو بیگانه منم ٭٭٭ تا با خودی ار چه همنشینی با من ای بس دوری که از تو باشد تا من در من نرسی تا نشوی یک با من کاندر ره عشق با تو کنجی با من رضاقلی هدایت