کتابخانه دیجیتال

ملا مسیح پانی پتی

ملا مسیح پانی پتیرامایانا | رام و سیتا

982

مقدمه
درباره خدایان هند
خلاصه داستان رام و سیتا | رامایانا
مناجات
فی مناجات
ایضا فی مناجات
فی نعت سرور کائنات صلی الله علیه و آله و سلم
ایضاً فی نعت
حکایت بر سبیل تمثیل
در صفت شب معراج
در بیان اوصاف پیر خود
در مدح نورالدین جهانگیر پادشاه
در صفت معشوق
در صفت ملک هندوستان
در مذمت حساد
در حسب حال خود
آغاز داستان رام و سیتا
مشورت کردن راجه جسرت برای اولاد با وزیران
اندر احوال طفولیت رام
آمدن بسوامتر زاهد برای طلب رام پیش راجه جسرت و بردن رام را
رخصت شدن بسوامتر زاهد از راجه جسرت و بردن رام را همراه خود
پرسیدن رام از بسوامتر حقیقت گنگ که چگونه از آسمان بر زمین آمده و جواب دادن او
رفتن رام به ملک مالوه که نزد صوبۀ اود است
در بیان کشتن رام دیوان را و خلاص کردن زاهدان را از آفتشان
گفتن بسوامتر زاهد حقیقت سیتا با رام و رفتن رام همراه بسوامتر در ترهت
رفتن رام در شهر ترهت همراه بسوامتر و کشیدن کمان در سینمبر و دادن راجه جنک دختر خود را سیتا به کدخدایی رام
آمدن راجه جسرت از شهر اوده در ترهت به جهت کدخدائی رام
رخصت شدن راجه جسرت از جنک و ملاقات کردن پرسرام در راه
آوردن رام سیتا را در اوده و به خانۀ خود نشستن با یکدیگر
مصلحت کردن راجه جسرت با وزیران به جهت جلوس رام بر تخت شاهی و حیله انگیختن مادر برت برای اخراج رام
اخراج کردن جسرت رام را و روان شدن رام و سیتا و لچمن به صحرای چترکوت
غسل کردن سیتا در دل آب گنگ
در بیان وفات کردن راجه جسرت در فراق رام
مشورت کردن وزیران با برت به جهت جلوس او و منع کردن برت وزیران را و آمدن در چترکوت به جهت آوردن رام و انکار کردن رام از ملک
رخصت کردن رام برت را با کفش چوبین و تعریف سلوك پادشاهی او
رفتن رام از چترکوت به صحرای اتره زاهد و دیدن سیتا زن او را و فرود آمدن حله ها از عالم بالا برای سیتا به دعای زن زاهد
رفتن رام در منزل سرسکه بر بتک زاهد و دیدن اندر را در آنجا و رفتن زاهد به عالم بالا
خلاصی یافتن اهلیا زن گوتم که به دعای شوهر سنگ شده بود از قدم مبارك رام
کور کردن رام یک پسر اندر را که به صورت زاغ سیتا را رنجانیده بود
دیدن حوض پر آب و نیلوفر و چیدن گلها رام و سیتا با یکدیگر
رفتن رام بدیدن ستیچن زاهد و پرسیدن خبر ستارة سهیل
ملاقات رام با سهیل وقت برگذشتن سهیل از آسمان به زمین
رخصت شدن رام از سهیل زاهد
کشته شدن خرد و وتراسرا نیز و چهارده هزار دیو از دست رام
داد خواه شدن سرب نکا پیش راون در شهر لنکا
بیان کردن سرپ نکا، حسنِ سیتا را برای راون و عاشق شدن راون
آمدن راون در منزل ماریچ دیو و منع کردن ماریچ راون را از دشمنی رام
برآمدن سیتا برای گل چیدن و دیدن او آهوی زرین را و فرستادن رام را برای شکار آهوی زرین
رفتن رام به شکار آهو و فرستادن سیتا، لچمن را برای خبر رام خواه ناخواه
دیدن راون سیتا را و بردن سیتا به زور
جنگ کردن جتایو با راون و کشته شدن جتایو به دست او و بردن او سیتا را به لنکا
برگشتن رام از شکار و دیدن او در راه لچمن را و خبردار شدن از حال و بیتاب شدن رام و جستجو کردن لچمن سیتا را
دیدن رام جتایو کرگس را و خبر یافتن از سیتا
دیدن رام نقش پای راون و نقش پای سیتا را
دیدن رام ماه را و پنداشتن سیتا و مخاطب کردن او
روان شدن رام خبر گرفتن سیتا را و ملاقات شدن با کیندها دیو و یافتن خبر سیتا
در بیان احوال سیتا
جای دادن راون سیتا را در باغ اسلوك بن
آمدن رام در کوه رك مونک
آمدن فصل بهار
آمدن رام بالای قلعۀ کوه و ملاقات کردن با سگریو به میانجی هنومنت
گفتن سگریو حقیقت منازعت بال را با رام
بیان کردن سگریو زور بال را
کشته شدن بال از دست رام و راضی شدن سگریو و انگد و رام
در صفت فصل بهار برسات و فراق رام
در صفت ماهتابی
فرستادن رام لچمن را برای آوردن سگریو
آمدن سگریو با لشکر خویش و فرستادن کسان خود هرچهار طرف از برای خبر سیتا
روان شدن هنونت با جمع میمونان و رفتن در غار و یافتن سوم برتهارا
ملاقات با سنپات کرگس و همراه دادن پسر خود را به سپارش رام
جمع آمدن میمونان که از دریاچۀ طور بگذرند
در صفت پیدایش هنونت
رخصت شدن هنونت از انگد که از دریا بجهد
روان شدن هنونت برای خبر گرفتن سیتا
دیدن هنونت سیتا را و آمدن راون به دیدن سیتا و جاسوسی گرفتن
دادن هنونت انگشتری رام را به سیتا و فرستادن سیتا لعل خود برای تسلّی خاطر رام
رخصت شدن هنونت از سیتا
رخصت شدن هونت از سیتا و جنگ کردن با دیوان
جنگ کردن پسر راون با هنونت و کشته شدن او به دست هنونت
فرستادن راون، اندرجت پسر بزرگ خود را به جنگ هنونت
انداختن اندرجت کمند را که برمها داده بود
دیدن راون لشکر رام را به بالای قصر و عتاب کردن وزیران خود را
نمودن راون طلسم رام را به سیتا جهت فریب دادن او و زاری کردن سیتا و دلاسا دادن ترجنا او را
فرستادن راون سک و سارن دیوان را به جاسوسی لشکر رام و حقیقت شنیدن لشکر رام را از آن جاسوس و قلعه بندی کردن راون
جنگ خرسان با دیوان
جنگ هنومان با پیلان
جنگ رام و لچمن با دیوان
جنگ کردن اندرجیت از رام و لچمن و بیهوش شدن رام و لچمن
دیدن سیتا رام را به میدان
تسلّی دادن ترجتا سیتا را
تسلّی دادن هنونت سپاه بیدل را
هراسان نشدن ببیکن و رضای رخصت دادن سپاه را
خبردادن هنونت رام که سیتا را اندرجیت کشت و بیتاب شدن رام و دلاسا دادن ببیکن
جنگ شدن لچمن به اندرجیت و کشته شدن اندرجیت از دست لچمن
بر آمدن راون به جنگ صف و خسته شدن لچمن به زخم تیر راون
جنگ رام با راون و بیهوش شدن راون به زخم تیر رام و گریزاندن بهلبان رت راون در قلعۀ لنکا
آمدن هنونت به کوه شمالی و جنگ کردن او با دیوان و کشته شدن سیصد هزار دیوان از دست هنونت
بیدار کردن کنب کرن برادر خود را از خواب برای جنگ رام و بیدار شدن کنب کرن
پند دادن کنب کرن راون را و اعراض شدن راون از او
جنگ کردن کنب کرن با هنومان و خوردن چندین هزار میمونان را و جنگ کردن میمونان با کنب کرن
خلاص کردن خود را شاه میمون از بند کنب کرن و کشته شدن کنب کرن به دست رام از زخم تیر
جنگ رام با راون و کشته شدن راون به دست رام به تیرهای هلاهل که سهیل داده بود
آوردن دمودری زن راون سیتا را
پادشاهی دادن رام ببیکن را و رفتن در شهر لنکا
آمدن اندر با دیوته های هر سه لوك به مبارکبادی رام
در آتش انداختن رام سیتا را جهت امتحان پاکی او و سلامت بر آمدن او
نشستن رام بر تخت پرّان و رخصت شدن از دریا و رفتن در شهر اَود
آمدن رام در شهر و دیدن برادران و شادی کردن رام و جلوس او بر تخت پدر خود
بیان صحبت شدن رام با سیتا
حسد بردن خواهر رام بر سیتا و فریب دادن او سیتا را
در وصف شب تیره و جاسوسی گرفتن رام از افواه مردم شهر در باب پاکی سیتا
رفتن لچمن در شهر بفرمودة رام و دیدن او گازر را که با زن در جنگ بود و باز آمدن لچمن گفتن تمام ماجرا را
اخراج کردن رام سیتا را و رها کردن لچمن او را در بیابان
حیران شدن سیتا در بیابان و سراسیمه شدن او و با گریه و زاری در آمدن
زاییدن سیتا پسر در خانۀ بالمیک زاهد
پیدایش کش از کاه پشته به دعای عابد
منع کردن زاهد لو و کش را از ریاضت بسیار و دادن او کمانها به دست ایشان و دعا کردن او در حق ایشان
بیان فراق رام
بنیاد کردن جگ و رها کردن رام اسب جگ اسمید را به اطراف عالم
جنگ لچمن با لو و کش و خسته شدن لچمن به دست ایشان
جنگ رام با لو و کش و خسته شدن رام از دست ایشان
آمدن رام پیش سیتا و در بستن سیتا بر رام و زاری شروع کردن رام
آشتی افکندن زاهد میان رام و سیتا
فرو رفتن سیتا در زمین و همکلام بودن با رام
رفتن رام به عالم بالا و تمام شدن قصۀ راماین
واژه نامه سانسکریت به فارسی

ملا مسیح پانی پتی

آمارگیر وبلاگ