الهامی کرمانشاهی
خیابان دوم
بخش ۳۲ - کشتن پسر جناب حبیب ابن مظاهر حامل سر پدر را در دروازه ی مکه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شنیدم یکی پور بودش حبیب که درکودکمی بدسعادت نصیب به بطحا زمین اندرون جای داشت قدم روزی از شهر بیرون گذاشت براو بر به ناگه سواری گذشت که تازان همی آمد از پهندشت سری بربه فتراکش آویخته به خونش بر باره آمیخته چو لختی بدان پاک سر بنگریست سرباب خود را بدید و گریست یکی سنگ سخت اززمین برگرفت عنان سمند ستمگر گرفت بدان سنگ بشکافت مغز سوار بیفکندش از باره ی راهوار بیاورد از آن پس سرباب پیر بشستش به مشک و گلاب وعبیر به خاکش نهان کرد و شد مویه گر همی تا که بد زنده بهر پدر به فرخ حبیب از جهان آفرین زاندازه بیرون رساد آفرین الهامی کرمانشاهی