مجد همگر
قطعه ها
شمارهٔ ۵۷: سپهر قدرا دریادلا خداوندا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سپهر قدرا دریادلا خداوندا توئی که غاشیه مهر تست بر دوشم ز جام طبع به هر مجلسی که بنشینم نخست باده حمد و ثنای تو نوشم همه مدیح تو می گسترم چو در سخنم همه ثنای تو می پرورم چو خاموشم به سمع مجلس عالی مگر رسیده بود که چرخ بر چه صفت کرد بی تن و توشم چنین که سوخت مرا برق حادثات سزد همی چو ابر بگریم چو رعد بخروشم شنیده ام که به لفظ گهر نثار تو رفت که در تدارک کار فلان همی کوشم از آن زمان که من این ماجرا شنیدستم حواس جمله حسد می برند برگشوم نشسته ام ز پس روزنی که از سرما چو یخ فسرده و از غم چو دیگ می جوشم از آن قبل که دلم می رمد ز سایه خویش از آفتاب به صد پرده چهره می پوشم دلم ز لرزه و خوف آن زمان شود ساکن که لطف و رحمت تو گیرد اندر آغوشم ورم خرید قبول توام به ثمن بود که جان به عشوه مشتی خبیث بفروشم هم از تمامی حرمان روزگار من است که کرده ای به چنین حالتی فراموشم مجد همگر