صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۸۷۹: کریم اوست که خود را بخیل می داند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کریم اوست که خود را بخیل می داند عزیز اوست که خود را ذلیل می داند درین محیط چو غواص هر که محرم شد نفس کشیدن خود قال وقیل می داند کسی که آتش خشم و غضب فرو خورده است میان شعله حضور خلیل می داند خوشم به گریه خونین که آن بهشتی روی سرشک تلخ مرا سلسبیل می داند ازین سیاه درونان به اهل دل بگریز که کعبه چاره اصحاب فیل می داند کبودی رخ خود را زسیلی اخوان عزیز مصر به از رود نیل می داند سفینه ای که به گل در کنار ننشسته است چه قدر بادمراد رحیل می داند ز چرخ کام به شکر دروغ نتوان یافت که راه حیله سایل بخیل می داند زبان راه بیابان اگر چه پیچیده است به صد هزار روایت دلیل می داند امید رحم ز خورشید طلعتی است مرا که خون شبنم گل را سبیل می داند دلی که محرم اسرار غیب شد صائب نسیم را نفس جبرئیل می داند صائب تبریزی