صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۵۱۶: حال من از نظر یار نهان می دارند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حال من از نظر یار نهان می دارند خبر مرگ ز بیمار نهان می دارند دردمندان که ز درد دگران داغ شوند درد خود را ز پرستار نهان می دارند صبر بر زخم زبان کن اگر از اهل دلی غنچه را در بغل خار نهان می دارند دوربینان که ز غمازی راز آگاهند راز خود از در و دیوار نهان می دارند چاک چون غنچه شود سینه جمعی آخر که به دل خرده اسرار نهان می دارند بی نیازست ز پوشش سر ارباب جنون سر بی مغز به دستار نهان می دارند قدردانان بلا از نظر بیدردان خار را چون گل بی خار نهان می دارند هیچ کس را خبری نیست ازان موی میان کافران رشته زنار نهان می دارند پرده از روی سخن پیش سیه دل مگشا چهره از آینه تار نهان می دارند سخت جانان صدف گوهر اسرار دلند لعل در سینه کهسار نهان می دارند عشق را ساده دلانی که بپوشند به صبر شعله در زلف شب تار نهان می دارند روی مقصود نبینند گروهی صائب که گل از مرغ گرفتار نهان می دارند صائب تبریزی