صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۳۴۴: غنچه راز مرا آه به ناخن وا کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غنچه راز مرا آه به ناخن وا کرد خنده چاک، گریبان مرا رسوا کرد زخم از پهلوی من طرف نمایان بربست داغ در سینه من چشم تماشا وا کرد گریه تلخ مرا خنده او شیرین ساخت شعله آه مرا قامت او رعنا کرد شعله حسن، جگر سوخته ای می طلبید عشق در هر دو جهان گشت و مرا پیدا کرد ببر ای باد صبا مژده به طفلان هوس که در باغ نوی سبزه خطش وا کرد برو ای زورق بی ظرف حباب از سر اشک موج لنگر نتوانست درین دریا کرد در هواداری آن زلف کم از شانه مباش که سر خود همه را در سر این سودا کرد صائب این تازه غزل را ز تو هرکس که شنید از سویداش به مجموعه دل انشا کرد صائب تبریزی