صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۱۸۳: به بی برگی قناعت می کنم تا نوبهار آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به بی برگی قناعت می کنم تا نوبهار آید به زخم خار دارم صبر تا گل در کنار آید گلی نشکفت بر رخسارم از میخانه پردازی مگر در خون خود غلطم که رنگم برقرار آید سرشک تلخ من آن روز نقل انجمن گردد که یارم با لبی شیرین تر از خواب بهار آید به فرصت می توان خصم سبکسر را ادب کردن مدارا می کنم با عقل تا فصل بهار آید؟ به راه عشق اگر خاری مرا در دامن آویزد چنان گریم به درد دل که خون از چشم خار آید مگر اشک پشیمانی به فریادم رسد، ورنه چه دارم در بساط زندگی تا در شمار آید؟ نمی آید به کاری صائب اوراق پریشانم مگر آن رخنه دیوار را روزی به کار آید صائب تبریزی