بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۵۳: چو من به دامگه عبرت او فتاده کمی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو من به دامگه عبرت او فتاده کمی قفس شکستهٔ بی بال دانه در عدمی نفس به کسوت سیماب مضطرم دارد نه آشنای راحت و، نه اتفاق رمی مپرس از خط تسلیم مکتب نیرنگ چو سایه صفحه سیه کرده ایم بی رقمی به صد هزار تردد درین قلمرو یاس نیافتیم چو امید قابل ستمی چو ابر بر عرق سعی بسته ام محمل کشد غبار من ای کاش از انفعال نمی به خاک راه تو یعنی سر فتادهٔ من هنوز فرصت نازیست رنجه کن قدمی نی ام به مشق خیالت کم از چراغ خموش بلغزش مژه من هم شکسته ام قلمی عروج همتم امشب خیال قامت کیست ز خود برآمدنی می زند به دل علمی کجا روم که برآرم سراز خط تسلیم به کنج زانوم آفاق خورده است خمی قناعتم چقدر دستگاه نعمت داشت که سیرم از همه عالم بخوردن قسمی درین ستمکده حیران نشسته ام بیدل چو تار ساز ضعیفی به ناله متهمی بیدل دهلوی