جلال عضد یزدی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۸: بویی ز سر زلف نگارین به من آرید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بویی ز سر زلف نگارین به من آرید یک نافه از آن طرّه مشکین به من آرید از چشم و رخم سیم و گهر تحفه بریدش وز زلف و رُخش سنبل و نسرین به من آرید تا بوک به شیرینی جان را به لب آرم یک ره سخنی زان لب شیرین به من آرید مخمورم و جانم به سوی مَی نگران است آخر سبک آن ساغر سنگین به من آرید با کعبه به من می نرسد بوی خرابات از پیش دلم آن ببرید این به من آرید کو صبر که از دور رسد نوبت مخمور یک جرعه مَی از دور نخستین به من آرید خواهید که از خاک برآیم پس صد سال از میکده بوی می رنگین به من آرید هر گه که غمی گشت به دیدار دلم گفت غم را نخورد جز دل غمگین به من آرید احوال جلال از غم هجران به چه سان است روزی خبر عاشق مسکین به من آرید جلال عضد یزدی